مها، دختر زيباي من

هفت خوان غافلگيري همسري

  بعد از مثبت شدن بي بي چك، دوباره لباس پوشيدم و رفتم آزمايشگاه و آز بتا دادم. اصرار داشتم جوابش رو تا يك ساعت بعد بگيرم آخه بعد از اون مي رفتم كلاس سنتور و شب با همسري برمي گشتم خونه و اين طوري نمي تونستم غافلگيرش كنم،اما نشد كه نشد. توي كلاس يه كم درد داشتم و همش مي ترسيدم اتفاقي كه درست سال قبل برام افتاده بود و ني ني نيامده رفته بود دوباره تكرار شه. آروم و قرار نداشتم و نمي تونستم راحت روي صندلي بشينم. خلاصه به استادم گفتم دردم چيه و خودمو راحت كردم. با همسرم ميدون توحيد قرار گذاشتم. توي مسير همش داشتم فك ميكردم چطوري مي تونم بدون اينكه شك كنه ازش جدا شم و برم آزمايشگاه و جواب آز رو بگيرم.   رسيدم سر خيابون نزديك خونه. ب...
27 فروردين 1391

بي بي چك

  دي ماه تازه خونمون رو عوض كرده بوديم اون ماه با اينكه براي ني ني دار شدن اقدام كرده بوديم اما من اونقدر تنهايي وسايل سنگين جابجا كرده بودم كه همش خدا خدا مي كردم خبري از ني ني نباشه تا من كارهام تموم شه. طبق معمول پريود وحشتناكي هم داشتم و خوشحال از نبود ني ني، سر موعد مقرر براي ني ني اقدام كرديم. البته چون همسر گرامي عاشق پسر هستند طبق تقويم تخمك گذاري يه بار اقدام كرديم و توي تمام مدت تا گذاشتن بي بي چك با ني ني خياليم حرف مي زدم. با اينكه احتمال بارداري كم بود اما من براي خودم ني ني خيالي داشتم و از همون اول، صبح ها با هم بيدار مي شديم، صبحونه مي خورديم، حاضر مي شديم و مي رفتيم مدرسه. تو مسير هم براش كتاب داستان ميخوندم و زنگ تفريح...
27 فروردين 1391

تو درون مني.

كودك من! درونم گرم از وجود توست و دلم پر اميد. دلگرمم به حضورت.     تو درون مني. مثل پروانه اي در پيله. ...
26 فروردين 1391
1